۱۳۹۳ بهمن ۳۰, پنجشنبه
۱۳۹۳ بهمن ۲۹, چهارشنبه
زنان سرزمين من!
زنان سرزمين من
سالهاست كه در پشت ديواره هاي نيستي
نفس مي كشند
وبا هر نخ تنفس
از پارچه ي سياه تحقير
جامه مي دوزند.
سالهاست كه در پشت ديواره هاي نيستي
نفس مي كشند
وبا هر نخ تنفس
از پارچه ي سياه تحقير
جامه مي دوزند.
زنان سرزمين من
سالهاست كه زير خروارها
شعار حريت زن دفن شده اند
ونشان آنان بر روي سنگهاي قبورشان
رنگ باخته است .
سالهاست كه زير خروارها
شعار حريت زن دفن شده اند
ونشان آنان بر روي سنگهاي قبورشان
رنگ باخته است .
زنان سرزمين من
سالهاست كه درهر بهار
پسر مي زايند
پسراني كه جاي سر،
تعصب هاي بي مغز دارند
و اصالتهاي بي ريشه .
سالهاست كه درهر بهار
پسر مي زايند
پسراني كه جاي سر،
تعصب هاي بي مغز دارند
و اصالتهاي بي ريشه .
زنان سرزمين من
سالهاست كه در كلاف
خوشرنگ قانون و حقوق زن سردرگمند
و از پله هاي بي شمار حقوق خانواده
سقوط مي كنند.
سالهاست كه در كلاف
خوشرنگ قانون و حقوق زن سردرگمند
و از پله هاي بي شمار حقوق خانواده
سقوط مي كنند.
زنان سرزمين من
سالهاست ، براي تقديري كه ناجوانمردانه
از قِبَل خدايگان زمين رقم خورده
سر بر سجده شكر مي گذارند
و حقارت كبوديهاي مردان كور را
بر تن تجربه مي كنند.
سالهاست ، براي تقديري كه ناجوانمردانه
از قِبَل خدايگان زمين رقم خورده
سر بر سجده شكر مي گذارند
و حقارت كبوديهاي مردان كور را
بر تن تجربه مي كنند.
زنان سرزمين من
سالهاست زير فرسايش
مبادله منصافانه طلا و عشق
تن به شوهرانشان مي فروشند
وبراي سوگلي بودن جاده خدعه را
خوب مي پيمايند
وبر هر دستي كه پول بيشتر بپردازد
عاشقانه بوسه مي زنند!!!!
سالهاست زير فرسايش
مبادله منصافانه طلا و عشق
تن به شوهرانشان مي فروشند
وبراي سوگلي بودن جاده خدعه را
خوب مي پيمايند
وبر هر دستي كه پول بيشتر بپردازد
عاشقانه بوسه مي زنند!!!!
زنان سرزمين من
سالهاست كه بر سجاده تقوا
عريان ، گناه مي كنند
و در بسترعشق ممنوع
نطفه در رحم مي پرورانند
سالهاست كه بر سجاده تقوا
عريان ، گناه مي كنند
و در بسترعشق ممنوع
نطفه در رحم مي پرورانند
زنان سرزمين من
سالهاست بي هيچ انديشه اي
به لباس افراط و تفريط مردانشان
افتخار مي كنند وبر حماقت ايزدانشان
چشم و هم چشمي مي كنند
سالهاست بي هيچ انديشه اي
به لباس افراط و تفريط مردانشان
افتخار مي كنند وبر حماقت ايزدانشان
چشم و هم چشمي مي كنند
زنان سرزمين من…
آدينه هدايتي
١٧ فوريه ٢٠١٥
استكهلم، سوئد
آدينه هدايتي
١٧ فوريه ٢٠١٥
استكهلم، سوئد
۱۳۹۳ بهمن ۲۶, یکشنبه
سپيده!
ترديد نكن سپيده سر خواهد زد
خواب از سرمان دوباره پر خواهد زد
ترديد نكن كسي ز نسل خورشيد
بر ريشه خشك شب تبر خواهد زد
خواب از سرمان دوباره پر خواهد زد
ترديد نكن كسي ز نسل خورشيد
بر ريشه خشك شب تبر خواهد زد
درد!
درد من تنهايي نيست بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي عرضگي را صبر و با تبسمي بر لب اين حماقت را حكمت خداوند مي نامند.
جوانه ها!
گيرم كه در باورتان به خاك نشسته ام
و ساقه هاي جوانم از ضربه هاي تبرتان زخم دار است
با ريشه چه مي كنيد؟
گيرم كه بر سر اين باغ بنشسته در كمين پرنده ايد
پرنده را علامت ممنوع مي زنيد
با جوجه هاي نشسته در آشيان چه مي كنيد؟
گيرم كه مي كشيد
گيرم كه مي بريد
گيرم كه مي زنيد
با رويش ناگزير جوانه ها چه مي كنيد؟!!!
خسرو گلسرخي
و ساقه هاي جوانم از ضربه هاي تبرتان زخم دار است
با ريشه چه مي كنيد؟
گيرم كه بر سر اين باغ بنشسته در كمين پرنده ايد
پرنده را علامت ممنوع مي زنيد
با جوجه هاي نشسته در آشيان چه مي كنيد؟
گيرم كه مي كشيد
گيرم كه مي بريد
گيرم كه مي زنيد
با رويش ناگزير جوانه ها چه مي كنيد؟!!!
خسرو گلسرخي
۱۳۹۳ بهمن ۲۱, سهشنبه
۱۳۹۳ بهمن ۱۹, یکشنبه
۱۳۹۳ بهمن ۱۴, سهشنبه
اشتراک در:
پستها (Atom)