۱۳۹۳ مهر ۶, یکشنبه

زن ایرانی



هر فرد یگانه هست و هر فرد بی شمار افرادی است که نمی شناسدشان.(اکتاویو پاز )
زن ابتدا بعنوان انسانی کارورز و همزمان بعنوان جلوه ای از زیبایی آفرینش که بودن را تحمل پذیر می سازد تجلی می کند و باید چنین باشد. دوشادوش مرد از ابتدای حیات انسان علاوه بر آفرینش و زایش به زندگی رنگ و بویی دیگر می داد و به زندگی زیبایی و نشاط هدیه می کرد اما در ابتدا نقش مهمی نداشت هر چند که در تداوم حیات نقش اساسی ایفا می کرد و نقش پرورشی نسل های بعدی را به عهده داشت این نقش زیاد مهم به حساب نمی آمد اما با گذشت زمان و رسیدن به عصر تمدن نقش سازنده و بارور زن همزمان موجب تلطیف جامعه و رشد و پیشرفت آن شد زن کم کم موجودی شدکه با زیبایی و جاذبه خود مورد ستایش مردان و بویژه هنرمندان قرار گرفت و بهانه ای برای ایجاد شعر و ترانه های عاشقانه در طول زمان شد.دیگر زن وسیله صرف برای تولید مثل نبود بلکه اینک موجودی تحسین برانگیز بود که شاید برای بدست آوردن آن مبارزات و محرومیت های بسیاری در طول تاریخ انجام می گرفت که موضوع بسیاری از رمان های عاشقانه در سراسر دنیا شد اما تا همین چند دهه پیش حتی در بسیاری از کشورهای متمدن زن بعنوان جنس دوم بشمار می رفت اما زنان پیشرو با مبارزات بی وقفه و خستگی ناپذیر خود حقانیت خود را با تلاش و کوشش و رسیدن به درجات عالی اجتماعی سیاسی علمی و.... به اثبات رساندند و اینک در بسیاری از کشورها به مقام های عالی همچون ریاست جمهوری وزارت شهردار و ... رسیدند و این نشان از قدرت برابر آنان در مقایسه با مردان دارد. علیرغم تلاش کشورهای عقب مانده مذهبی و دیکتاتوری مرد سالار زنان همپای مردان در ساختن دنیای امروز از هیچ کوششی دریغ نمی کنند و با وجود موانع ژرف مذهبی و مرد سالار قدرت خود را به رخ جهانیان خواهند کشید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر